مادرانه

خداوندا توفیق ده امانت در دستامان را به درستی تربیت کنیم

مادرانه

خداوندا توفیق ده امانت در دستامان را به درستی تربیت کنیم

بر آنیم تا تجربیات مان را برای تربیت فرزندان صالح به اشتراک بگذاریم
سعی میکنیم مستند صحبت کنیم
انشاالله که مورد رضای
حضرت حجت عج الله تعالی فرجه الشریف باشیم

کودکم، کودکی کن

چهارشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۳، ۰۸:۲۹ ق.ظ

کتابش رو بستم. جامدادی رو که چند دقیقه پیش از شدتِ عصبانیت پرت کرده بودم برداشتم. مداد هاش رو یکی‌ یکی‌ گذاشتم سر جاش. کنارش نشستم، بغلش کردم. بوسیدمش. سرش رو بوسیدم، موهای عرق کرده‌اش رو، پیشونیش رو، گونه ی بر افروخته‌اش رو. گفتم نمیخوام هیچی‌ بشی‌. نمی‌خوام دکتر و مهندس بشی‌. می‌خوام یاد بگیری مهربون باشی‌ .نمی‌خوام خوشنویسی یا چند تا زبون یاد بگیری. می‌خوام تا وقت داری کودکی کنی‌. شاد باش و سر زنده . قوی باش حتی اگر ضعیف‌ترین شاگردِ کلاس باشی‌. پشتِ همون میز آخر هم می‌شه از زندگی‌ لذت برد. بهش گفتم تو بده بستون درس و امتحان و نمره هر چی‌ تونستی یاد بگیر ولی‌ حواست باشه از دنیای قشنگِ خودت چیزی مایه نگذاری.
کنارِ هم نشستیم ، پاپکورن خوردیم و فیلم دیدیم و من تمام مدتِ به خودم و به یک زندگی‌ فکر می‌‌کردم که آنقدر جدی گرفته بودم. زندگی‌ که برای من مثل یک مسابقه بود و من در رویای مدال‌هایش تمام روز هاش رو دویده بودم. هیچکس حتی برای لحظه‌ای مرا متوقف نکرده بود. هیچکس نگفته بود لحظه‌ای بایستم و کودکی کنم. هیچکس نگفته بود زرنگ‌ترین شاگردان، خوشبخت‌ترین‌ها نیستند...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۹/۲۶
مامان نی نی سادات

بازی

مادرانه

کودکی

نظرات  (۱)

۲۶ آذر ۹۳ ، ۰۸:۵۵ علی ابن الرضا

اینم حرفیه بله

کودک اگه توکوچیکی کودکی نکنه بزرگ که میشه تازه یاد کودکی کردن می افته..

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی