سخنرانی حاج اقا وافی باموضوع 20اصل مهم درتربیت فرزند
http://mp3porseman.blog.ir/1393/02/04/20asletarbiyati
پیشنهاد میکنم دانلود کنید و موقع کار تو منزل گوش کنید
خیلی خیلی مفید و کاربردی هست صحبتای ایشون.
سخنرانی حاج اقا وافی باموضوع 20اصل مهم درتربیت فرزند
http://mp3porseman.blog.ir/1393/02/04/20asletarbiyati
پیشنهاد میکنم دانلود کنید و موقع کار تو منزل گوش کنید
خیلی خیلی مفید و کاربردی هست صحبتای ایشون.
دختر بچه اى که قصرى در بهشت میسازد ●•●.
دخترک سه ساله اى را دیدم که کنار
مادرش ایستاده بود و مرتبا تکرار میکرد«مامان امروز قصرى در بهشت نساختیم !
»
لحظه
اى فکر کردم اشتباه میشنوم ولى دخترک مدام تکرار میکرد تا اینکه مادر دختر
بچه کنجکاوى مرا دید و خندید و گفت : «دوست دارى ببینى من و فرزندانم چطور
خانه اى در
بهشت میسازیم ؟» ●•●•●•●•
پس با دقت به انها نکاه کردم مادر نشست و فرزندانش که بین سنین ۳ تا ۱۰ بودند با اشتیاق اطرافش نشستند.مادر و بچه ها شروع به خواندن سوره اخلاص کردند و ده بار سوره را تکرار کردند وقتى تمام شد با شادى تمام فریاد زدند: «الحمدلله خانه اى در بهشت ساختیم» ●•●•●•●•.
مادر از آنها سوال کرد
میخواهید توى قصرتون چى
بذارین ؟فرزندانش یک صدا گفتند: «گنج میخواهیم»
و
شروع کردند به ذکر 《 لا حول و لا قوة الا بالله 》 ●•●•●•●•
مادر باز هم
سوال کرد: کى دوست داره که رسول الله صلى الله علیه وسلم جوابش رو بده و
از دستش آبى گوارا بنوشه
؟
پس
فرزندانش شروع کردند به صلوات فرستادن بر رسول الله سپس تسبیح و تکبیر و
تهلیل 《لا اله الا الله 》 گفتند و دوباره برگشتند به سراغ کارى که قبلا به
ان مشغول بودند
راز داشتن کودکان سالم :
پژوهش بسیار جالبی در موسسه سلامت روانی به عمل آمده و با پنجاه پدر و مادری که فرزندان با کفایتی ( نه صرفا درسخوان) را تحویل اجتماع داده اند به مصاحبه پرداخته است .خبرنگاران به سادگی از والدین خواستند پیشنهادها و توصیه های خود را در مورد تربیت فرزندان ارایه نمایند .این پدران ومادران به امور ساده ای اشاره کردند.
1-گوش دادن وتوجه کردن به گفته های فرزندان
2-استفاده از کلمات "لطفا و"تشکرمی کنم"
3-ابراز محبت،بوسیدن و در آغوش، گرفتن.
و یک نکته بسیار ارزشمند :
"نیازهای همسرتان را در صدر قرار دهید در خانواده های کودک سالار نه والدین سالم خواهید یافت و نه کودکان سالم"
به همین سادگی...
لاغری بعد زایمان
(!)سلام
دوستان من الان بچم نزدیکه شش ماهش است و سه ماهه که تحت نظر پزشک ده کیلو
کم کردم و خیلی خوب شدم. البته تا خودم نگم کسی متوجه نمیشه رژیم دارم.
غذام خوب و کافیه
ورزش هم نمیکنم. فقط ماه اول روزی بیست دقیقه با سرعت معمول خودم بیشتر
از ایام قبل از رژیم باید راه میرفتم و ماه دوم 25 دقیقه و ماه سوم 30. کلا
یه سری اصول کلی راحت داره که باید
انجام داد:
1. صبح بعد از بیدار شدن یک لیوان آب جوشیده.
2- بعد از صبحانه تا قبل از ناهار یک میوه ترجیحا سیب.
3- نیم ساعت قبل تا دو ساعت بعد از غذا هیچ نوشیدنی حتی دوغ و آب.
4- نیم ساعت قبل از ناهار یک تا دو لیوان آب با 1 قاشق سرکه سیب و1 قاشق عسل.
5-
روزی 20 دقیقه شکم را به داخل نگه دارید مثل شمع فوت کردن که این میتونه
در طول روز پخش شود چون دکتر اعتقاد داره گن و شکم بند تاثیر نداره چون
فشار از خارج وارد میشه و بعد
از باز کردن دوباره میاد سر جاش ولی با این حرکت عضله ها سفت میشه.
6-
یک سری خوراکی ها هر روز علاوه بر غذا باید خورده شود : 4 عدد خرما، 10 تا
مویز، یک ق م کره بادام زمینی، 1 ق م شیره انگور، 2 عدد ساقه طلایی یا 20
گرم کیک یا کلوچه
150 کالری میوه، 3 عدد انجیرخشک یا الو، 1.5 لیوان شیر یا ماست
7- نهار و شامم هم اکثرا برنج و غذاهای سفره به اندازه تقریبا دو کفگیر و.... هست.
آموختن نخستین ذکرها
امام باقر و صادق علیه السلام می فرمایند:
در سه سالگی: وقتی کودک به سن سه سالگی رسید به او بیاموزید که هفت مرتبه بگوید: "لا اله الا الله" سپس او را آزاد بگذارید.
در سه سالگی و هفت ماه و بیست روز: به او بیاموزید که بگوید: "محمد رسول الله" سپس او را آزاد بگذارید.
در سن چهار سالگی: هفت مرتبه بگوید " صلی الله علی محمد و آله" سپس رها شود.
در
سن پنج سالگی: دست چپ و راستش را به او یاد بدهید؛ اگر دست راست و چپ را
تشخیص داد، صورتش را بطرف قبله برگردانید و به او بگویید تا سجده نماید؛
سپس آزاد باشد.
در سن شش سالگی: نماز خواندن و رکوع و سجود را به او بیاموزید؛ سپس رها شود.
در سن هفت سالگی: به او گفته شود: صورت و دو دستش را بشوید و نماز بخواند؛ سپس رها شود تا نه سال او تمام شود.
منبع: وسایل الشیعه، ج١۵، ص١٩
شما نیت کن،صبر و توسل داشته باش خدا عنایتی می کند که متعجب می شوی،خدا توفیق دهد بر هر فرزندی که داشته باشم همین رویه را در پیش میگیرم،شیرینی و حلاوتش می ارزد به سختی اش،به خصوص به ارتباط زیبایش با خانم حضرت رباب و شش ماهه امام حسین علیه السلام،
باید بچه ها را کتابخوان بار آورد نه درسخوان این موارد سبب می شوند که مطالعه در وجود کودکانمان کاشته بشوند، البته با این شرط که بچه ها مشکل کمبود توجه و تمرکز نداشته باشند:
1. کودکان ببینند که پدر و مادر درگیر مطالعه هستند.
2. بعد از سه سالگی بردن هفته ای یک دفعه به کتابفروشی و ماهی یک دفعه به کتابخانه ضروری است. دیدن آن همه کتاب و خرید آن برای کودکان و دیدن سکوت کتابخانه تصویر فوق العاده ای را در ذهن کودکان ایجاد می کند.
3. شبها برای کودکان کتاب بخوانند یا حتی کودک در بغل و کتاب در دست آن را بخوانند و ورق بزنند
4. کتابها باید متناسب با سن کودک باشد. تناسب این کتابها سبب عشق به مطالعه می شود.
5. خواندن بیوگرافی بزرگان برای نوجوانان فوق العاده باارزش است برای اینکه به زندگی شان جهت و هدف می دهد.
6. در آغاز مهم خواندن است و بعد خواندن خوب است. به همین جهت است که می گویند در کودکی باید خواندن یاد گرفت و در جوانی باید خواند تا یاد گرفت.
7. همانطور که گفته شد خواندن اگر با تشویق پدر و مادر همراه باشد و دادن پاداش در این زمینه انگیزه مطالعه را قوی می کند. بهتر است از کودک بخواهیم در مورد کتاب یا خلاصه ای از کتاب در بین جمع حرف بزند. همین که کودک در مورد مسئله ای که خوانده در جمع بتواند حرف بزند و به سؤالات در مورد اطلاعاتی که دارند
باید به کودکان فرصتی داد تا کتابی را که خوانده اند برای بقیه تعریف کنند. یا از دیگران بخواهیم درباره آن کتابی که کودکمان خوانده یک سؤالی بکند تا او جواب دهد. کودک وقتی ببیند مطلبی را که دیگران از او سؤال کرده اند و او میداند و به راحتی توضیح میدهد ای بسا بیش از ده هزار بار که ما به او بگوییم کتاب بخوان رویش اثر خواهد گذاشت. مهم این است که این کتاب خواندن را در وجود کودک بکاریم
به عنوان والدین باید حریم خصوصی کودک رو حفظ کنیم. از بچگی هی در حریم کودک مداخله میکنیم. دماغش رو تمیز میکنیم. لباسش رو مرتب می کنیم. موهاش رو شونه می کنیم. در حال نقاشی هی میگیم اینو بکش، اینطوریه، این رنگیه، داره قیچی بازی میکنه هی تلاش میکنیم یه شکلی در بیاره بعد هم وارد درس که شد هی تکالیفش رو گوشزد می کنیم هی مجبورش میکنیم با ما انجام بده، هی چکش میکنیم، نگران کودک بودن خوبه اما اینها کارهای مادر کامله، مادر کافی به کودکش میگه عزیزم موهات به هم ریخته شده دوست داشتی شونه کن، مادر کافی میگه وای دماغ پسر کوچولوم چه کثیفه دستمال بدم تمیزش کنی؟ اگه گفت نه رهاش میکنه. مادر کافی میگه چه نقاشی قشنگی تعریف کن برام چی کشیدی؟ و اگه خورشید کودکش آبی بود نمیگه عزیزم خورشید که زرده. مارد کافی میگه گلم تکلیف مدرسه ات یادت نره، هرجا دوست داشتی بگو کمکت کنم. و اگه انجام نداد میزاره یه چندبار انجام نداده بره مدرسه تا ببینه چی میشه اگه انجام نده..